فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
ignition voltage “ولتاژ احتراق علوم مهندسى : فشار الکتريکى احتراق”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه ignitor
ignitor “مشتعل کننده ،چاشنى ،وسيله انفجار،محفظه حامل باروت اشتعال ،شمع موتور، )igniter(گيرانه الکترونيک : ايگنيتور علوم نظامى : فتيله انفجارى”
Read More »ترجمه کلمه ignitorn
ignitorn “لامپ ايگنيترون علوم مهندسى : لامپ با الکترود اتش زنه”
Read More »ترجمه کلمه ignition timing
ignition timing الکترونيک : ميزان کردن جرقه
Read More »ترجمه کلمه ignition vibrator
ignition vibrator الکترونيک : پلاتين دلکو
Read More »ترجمه کلمه ignition temperature
ignition temperature علوم مهندسى : درجه حرارت احتراق
Read More »ترجمه کلمه i deed it my duty to
i deed it my duty to وظيفه خود مى دانم که
Read More »ترجمه کلمه ignition timer
ignition timer الکترونيک : چکش برق
Read More »ترجمه کلمه ignition spark gap
ignition spark gap علوم مهندسى : فاصله جرقه
Read More »ترجمه کلمه ignition switch
ignition switch “کليد احتراق علوم مهندسى : کليد سيستم جرقه زنى الکترونيک : سويچ ماشين”
Read More »