laced بندى ،سبک ،الکل زده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه laced column
laced column عمران : ستون مشبک با بستهاى چپ و راست
Read More »ترجمه کلمه kathartic
kathartic پاک کننده ،کارکن ،مسهل
Read More »ترجمه کلمه lace
lace “بند پوتين ،بند کفش ،تر،تورى ،نوار،قيطان ،بندکفش را بستن ،يراق دوزى کردن ،بنددار کردن ،پر از سوراخ کردن علوم مهندسى : تورى ورزش : ضربه محکم به توپ علوم نظامى : بند کفش”
Read More »ترجمه کلمه lac varnish
lac varnish “لاک اسفالت ،لاک ژاپنى علوم مهندسى : لاک و الکل”
Read More »ترجمه کلمه lacanic
lacanic “مختصر و مفيد قانون ـ فقه : قل و دل”
Read More »ترجمه کلمه laccolith
laccolith معمارى : لاکوليت
Read More »ترجمه کلمه labyrinthodon
labyrinthodon سنگواره يکى از جانوران دوزيست بزرگ که دندانهاى پيچ درپيچ دارد
Read More »ترجمه کلمه lac
lac چيز لاک والکل زده ،لاک زدن
Read More »ترجمه کلمه labyrinthine
labyrinthine پر پيچ و خم ،پر شکنج
Read More »