landrail ابچليک صحرايى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه landright
landright حق الارض
Read More »ترجمه کلمه landowner
landowner “ملاک ،صاحب ملک قانون ـ فقه : صاحب ملک”
Read More »ترجمه کلمه landplane
landplane علوم هوايى : هواپيمايى که قادر به برخاستن از سطح زمين که شامل برف و يخ نيز ميگردد ميباشد
Read More »ترجمه کلمه keen set
keen set مشتاق ،ارزومند،گرسنه
Read More »ترجمه کلمه landmass
landmass منطقه وسيعى از زمين
Read More »ترجمه کلمه landocracy
landocracy گروه زمين د ارها،گروه ملک دارها،دسته ملاکها
Read More »ترجمه کلمه landlubber
landlubber ادم دريا نديده ،معتاد بزندگى برى
Read More »ترجمه کلمه landmark
landmark “نشان اختصاصى ،نقطه تحول تاريخ ،واقعه برجسته ،راهنما علوم نظامى : دستکهاى نشان دهنده محل کاشتن مين علايم محل مين علوم دريايى : علامت مشخصه زمينى”
Read More »ترجمه کلمه landlord and tenant act
landlord and tenant act قانون ـ فقه : قانون موجر و مستاجر
Read More »