سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه keeper

keeper “محافظ،دروازه بان ،ريسمان کوچک وصل به بالاى کمان ماهى بزرگ و مجاز براى سيد،بازرس ،نگهدار،نگهبان ،حافظ معمارى : نگهبان قانون ـ فقه : نگهبان ورزش : تور زير اب حلقه چرمى وصل به تسمه تفنگ”

Read More »