layover ورزش : چرخش روى يک پا و چرخاندن بدن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه laying up
laying up “تهيه کردن سر پل دريايى علوم نظامى : تهيه سرپل ساحلى”
Read More »ترجمه کلمه layman
layman “شخص عامى ،شخص غير روحانى ،خارج از حرفه يا فن خاصى ،شخص غير وارد،ناويژه کار روانشناسى : شخص غير حرفه اى”
Read More »ترجمه کلمه layout
layout “صفحه ارايى ،ترتيب وسايل ،طرح بندى کامپيوتر : ارايش الکترونيک : جانمايى عمران : طرح اوليه معمارى : رسم ورزش : وضع بدن بين اغاز پرش ارتفاع و فرود وارو باز،شيرجه فرشته علوم دريايى : ارايش”
Read More »ترجمه کلمه kelpie
kelpie (د رافسانه هاى اسکاتلندى ) جن اسبى
Read More »ترجمه کلمه laying trowel
laying trowel معمارى : کمچه
Read More »ترجمه کلمه laying instruction
laying instruction علوم مهندسى : دستور نصب
Read More »ترجمه کلمه laying of setts
laying of setts “سنگفرش کردن ،واداشتن سنگها معمارى : واداشت فرش سنگ”
Read More »ترجمه کلمه layig up position
layig up position علوم نظامى : موضع يا اسکله مخصوص تهيه سرپل ساحلى
Read More »ترجمه کلمه layihg azimuth
layihg azimuth علوم نظامى : گراى روانه کردن لوله توپ
Read More »