lead time “زمان انجام کار،زمان انجام سفارش ،زمان پيشگيرى بازرگانى : مدت زمان بين دادن سفارش و دريافت کالاى مربوطه علوم نظامى : زمان پيش افت”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه lead spring
lead spring علوم مهندسى : فنر شمش
Read More »ترجمه کلمه lead styphnate
lead styphnate علوم نظامى : استيفنات سرب
Read More »ترجمه کلمه lead sheath
lead sheath عمران : روکش سربى
Read More »ترجمه کلمه lead sled
lead sled ورزش : هواپيماى بى موتورسنگين براى مسافتهاى دور
Read More »ترجمه کلمه kaffir
kaffir ( )kafir(باحرف بزرگ )کافر،نام قبيله اى درافريقاى جنوبى از نژاد بانتو
Read More »ترجمه کلمه kelvin
kelvin “تقسيم شده بصددرجه سانتيگراد کامپيوتر : کلوين عمران : درجه حرارت کلوين که برابر درجه سانتيگراد بعلاوه عدد ۲۷۳ است”
Read More »ترجمه کلمه lead seal
lead seal “مهر سربى علوم مهندسى : مهر و موم يا پلمپ سربى قانون ـ فقه : پلمپ”
Read More »ترجمه کلمه lead sealing plier
lead sealing plier علوم مهندسى : انبردست مهر و موم
Read More »ترجمه کلمه lead pony
lead pony ورزش : اسب همراه اسب اصيل در سان ديدن بعد از مسابقه
Read More »