like minded همفکر،داراى فکر متجانس
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه like poles
like poles علوم نظامى : قطبهاى همنام
Read More »ترجمه کلمه like mad
like mad ديوانه وار،خشم الود
Read More »ترجمه کلمه key wall
key wall عمران : ديوار اب بند
Read More »ترجمه کلمه like father like son
like father like son پسر کو ندارد نشان از پدر تو بيگانه خوان و مخوانش پسر
Read More »ترجمه کلمه like fury
like fury سخت ،بسختى ،بشدت
Read More »ترجمه کلمه like lihood
like lihood احتمال
Read More »ترجمه کلمه like charge
like charge “قطبهاى همنام علوم نظامى : شارژ همنام”
Read More »ترجمه کلمه like f.;like son
like f.;like son تره به تخمش ميره حسنى به باباش
Read More »ترجمه کلمه like
like دوست داشتن ،مايل بودن ،دل خواستن ،نظير بودن ،بشکل يا شبيه( چيزى يا کسى )بودن ،قرين ،نظير،همانند،متشابه ،شبيه ،همچون ،بسان ،همچنان ،هم شکل ،هم جنس ،متمايل ،به تساوى ،شايد،احتمالا،فى المثل ،مثلا،همگونه
Read More »