فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
linear strain عمران : تغيير شکل نسبى خطى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه linear structure
linear structure کامپيوتر : ساختار خطى
Read More »ترجمه کلمه linear shaped
linear shaped “خرج خطى علوم نظامى : خرج در خط”
Read More »ترجمه کلمه linear sheaf
linear sheaf “مروحه خطى علوم نظامى : مروحه در خط”
Read More »ترجمه کلمه linear speed
linear speed “علوم هوايى : سرعت خطى علوم نظامى : روش محاسبه سبقت به طريقه خطى سبقت خطى هدف”
Read More »ترجمه کلمه linear search
linear search کامپيوتر : جستجوى خطى
Read More »ترجمه کلمه keyway
keyway “سوراخ کليد،جاى کليد علوم مهندسى : شيار دراوردن”
Read More »ترجمه کلمه linear relationship
linear relationship معمارى : رابطه خطى
Read More »ترجمه کلمه linear scale
linear scale “عمران : مقياس خطى علوم هوايى : درجه بندى خطى علوم نظامى : مقياس خطى نقشه”
Read More »ترجمه کلمه linear programming
linear programming ” )LP(برنامه ريزى خطى ،طرح ريزى عمليات صنعتى ونظامى برحسب خطوط مشخص ومعين کامپيوتر : برنامه نويسى خطى روانشناسى : برنامه نويسى خطى بازرگانى : برنامه ريزى خطى”
Read More »