سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه lineup

lineup “صف ،تنظيم کردن ،مرتب کردن ،اماده ومجهز کردن ،ترتيب جاى بازيکنان فوتبال ،طرز قرار گيرى ورزش : به صف ايستادن تيم”

Read More »

ترجمه کلمه ling

ling (ج.ش ).ماهى روغنى اروپاى شمالى وامريکا از خانوادهgadidae ،(گ.ش ).خلنج جارو)Calluna vulgaris(

Read More »

ترجمه کلمه linesman

linesman “خط نگه دار،سرباز صف ،سربازخط جبهه ،خط بان ،مواظب برخوردتوپ باخط،سيم بان ،سيمکش هوايى ورزش : خط نگهدار”

Read More »