liny خطى ،خط دار
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه lio
lio در پوش ،سر پوش ،پلک چشم
Read More »ترجمه کلمه lintel=lintol
lintel=lintol معمارى : نعل درگاه
Read More »ترجمه کلمه linter
linter “ماشينى که پس از پاک کرن پنبه الياف کوتاه چسبيده به تخم پنبه را ميگيرد،الياف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبيده است شيمى : کرک”
Read More »ترجمه کلمه khedival
khedival خديوى
Read More »ترجمه کلمه lint
lint “پارچه زخم بندى ،پارچه زخم بندى ،کهنه ،ليف کتان ،(نظ ).فتيله ،ضايعات پنبه ،کرک ،پرز علوم نظامى : فتيله”
Read More »ترجمه کلمه lintel
lintel “لنتو،نعل درگاه ،تير سردر،سنگ سردر علوم مهندسى : تير يا اجرکارى ضربى بالاى درب و پنجره”
Read More »ترجمه کلمه linseed oil putty
linseed oil putty علوم مهندسى : بطانه روغن بزرک
Read More »ترجمه کلمه linsey woolsey
linsey woolsey يکنوع پارچه پشم ونخ يا پشم وکتان زبر،چرند
Read More »ترجمه کلمه linstock
linstock چوب نوک تيزى که براى اتش زدن فتيله توپ هاى قديمى بکار ميرفته
Read More »