liquidity “قابليت تبديل به پول ،تسويه پذيرى ،ابگون پذيرى بازرگانى : نقدينگى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه kiai
kiai ورزش : فرياد
Read More »ترجمه کلمه liquidity index (li)
liquidity index (li) عمران : انديس مايع
Read More »ترجمه کلمه liquidation of company
liquidation of company قانون ـ فقه : تصفيه امور شرکتها
Read More »ترجمه کلمه liquidator
liquidator “مدير تصفيه ،حساب واريز کننده ،برچيننده ،از بين برنده قانون ـ فقه : مدير تصفيه ،متصدى امور تصفيه شرکت بازرگانى : سرپرست تسويه حساب”
Read More »ترجمه کلمه liquidated damages
liquidated damages “وجه التزام ،خسارت نقدى عمران : پرداختن جريمه جهت فسخ قرارداد قانون ـ فقه : خسارت عدم انجام تعهد مقطوع که بين متعاهدين مورد توافق قرار گيرد بازرگانى : خسارتى که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گرديده است”
Read More »ترجمه کلمه liquidation
liquidation “تصفيه ،پرداخت بدهى ،نقد کردن ،تسويه ،از بين رفتن ،واريز حساب ،نابودى قانون ـ فقه : تصفيه شرکت ،واريزى بازرگانى : انحلال ورزش : ساده سازى”
Read More »ترجمه کلمه liquid state
liquid state شيمى : حالت مايع
Read More »ترجمه کلمه liquidambar
liquidambar (گ.ش ).عنبر سائل امريکايى)sweet gum(
Read More »ترجمه کلمه liquidate
liquidate تسويه کردن ،حساب را واريز کردن ،برچيدن ،از بين بردن ،مايع کردن ،بصورت نقدينه دراوردن ،سهام
Read More »