litter “وسيله حمل مجروحين ،تخته پهن ،چيزهاى غير ضرورى ،تخت روان ،کجاوه ،محمل ،برانکار يا چاچوبى که بيماران را با ان حمل ميکنند،نوزادانى که جانورى در يک وهله ميزايد،زايمان ،ريخته وپاشيده ،زاييدن ،اشغال پاشيدن زيست شناسى : برگريخت علوم نظامى : برانکارد”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه litmus paper
litmus paper “کاغذ تورنسل ،کاغذى که بماده )litmus( اغشته است علوم هوايى : کاغذ تورنسل”
Read More »ترجمه کلمه litotes
litotes (بديع )خفض جناح ،کوچک قلم دادن چيزى براى افزايش اهميت ان ويااجتناب ازانتقاد،شکسته نفسى
Read More »ترجمه کلمه litre
litre “ليتر علوم هوايى : ليتر”
Read More »ترجمه کلمه litigious
litigious “دعوايى قانون ـ فقه : متنازع فيه”
Read More »ترجمه کلمه litmus
litmus (ش ).ماده ابى رنگى که از بعضى گلسنگ ها بدست ميايد ودر اثر اسيد زياد برنگ قرمزتبديل ميشود وهرگاه قليا بدان بزنند باز برنگ ابى در ميايد،تورنسل
Read More »ترجمه کلمه litigate
litigate “دادخواهى کردن ،عارض شدن ،طرح دعوى کردن ،مرافعه کردن ،تعقيب قانونى کردن قانون ـ فقه : دعوى کردن مورد اعتراض قراردادن”
Read More »ترجمه کلمه kick
kick “ضربه با پا،گل زدن ،ضربه پاى شناگر،لگد تفنگ ،لگد زدن تفنگ ،لگدزدن ،باپازدن ،لگد،(درتفنگ)پس زنى ،(مشروب)تندى علوم مهندسى : ضربه ورزش : ضربه با پا،فرار ناگهانى در پايان مسابقه دو علوم نظامى : پس زدن”
Read More »ترجمه کلمه litigation
litigation “ترافع دعوى ،دادرسى ،مرافعه ،دادخواهى ،دعوى قضايى قانون ـ فقه : قضاء،منازعه بازرگانى : تعقيب”
Read More »ترجمه کلمه litigable
litigable قابل طرح دعوى
Read More »