kickshaw خرت وپرت ،خوراک خوش مزه ،بازيچه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه lobe
lobe “قطعه( در اندامها)،نرمه( مثل نرمه گوش)،اويز،بخش پهن وگردى که بچيزى اويخته يا پيش امده باشد،لخته ،گوشه ،بخشى از عضله يا مغز شيمى : لب روانشناسى : قطعه ورزش : دايره سازى علوم هوايى : يکى از دو يا چهار جزء تشکيل دهنده پرتو رادار جهت ياب از انتن مجهز به بازتابنده”
Read More »ترجمه کلمه lobe of the car
lobe of the car نرمه گوش
Read More »ترجمه کلمه lobbyer
lobbyer )lobbyist(کسيکه در پارلمان تبليغ ميکند
Read More »ترجمه کلمه lobbying
lobbying روانشناسى : اعمال نفوذ
Read More »ترجمه کلمه lobbyist
lobbyist )lobbyer(کسيکه در پارلمان تبليغ ميکند
Read More »ترجمه کلمه lobated
lobated )=lobat(داراى نرمه( مثل گوش)،مرکب از چند قطعه ،داراى اويختگى ،داراى غبغب يا زائده اويخته
Read More »ترجمه کلمه lobation
lobation اويختگى ،قطعه قطعه شدگى ،مقطع زائده اويخته ،داراى نرمه بودن
Read More »ترجمه کلمه lobby
lobby “تحميل گرى کردن ،راهرو،دالان ،سالن انتظار(در راه اهن و غيره)،سالن هتل و مهمانخانه ،سخنرانى کردن ،(امر ).براى گذراندن لايحه اى( درسالن انتظارنمايندگان مجلسين )سخنرانى وتبليغات کردن معمارى : سرسرا قانون ـ فقه : تحميل موضوعى بر دستگاه قانونگذارى به به اين ترتيب که موضوعى را به نفع فرد يا طبقه خاص در قالب قانون بريزد لايحه اى را از ...
Read More »ترجمه کلمه kakistocracy
kakistocracy “بدترين حکومت قانون ـ فقه : حکومت به دست بدترين اهالى”
Read More »