lobster thermidor مخلوطى از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ ميکنند
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه lobotomy
lobotomy “(جراحى )برش قسمتى از مغز روانشناسى : قطعه برى”
Read More »ترجمه کلمه lobster
lobster (ج.ش ).خرچنگ دريايى ،گوشت خرچنگ دريايى
Read More »ترجمه کلمه loblolly
loblolly اش اماج غليظ،روستايى ،بى دست وپا،دلقک ،کاج استخرى ،چاله گل الود
Read More »ترجمه کلمه loblolly boy or man
loblolly boy or man شاگرد جراح
Read More »ترجمه کلمه lobo
lobo (ج.ش ).گرگ مغرب امريکا
Read More »ترجمه کلمه lobed
lobed لخته لخته ،فص فص ،بريده بريده ،چند جزئى
Read More »ترجمه کلمه lobelia
lobelia (گ.ش ).خانواده گياهان لوبليا)lobeliaceae( ،برگ توتون هندى
Read More »ترجمه کلمه lobe switching
lobe switching الکترونيک : کليد زنى انتن
Read More »ترجمه کلمه lobectomy
lobectomy “(جراحى )برداشتن قسمتى از يک عضو( مثل يک قسمتى از ريه) روانشناسى : قطعه بردارى”
Read More »