localizer علوم نظامى : انتن سمت نما يا تعيين کننده محل هواپيما نسبت به مسير باند فرود
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه localizer mode
localizer mode علوم نظامى : روش کنترل هواپيما با استفاده از انتن سمت نما
Read More »ترجمه کلمه kidnap
kidnap بچه دزدى کردن ،ادم سرقت کردن ،ادم دزدى کردن
Read More »ترجمه کلمه localized bond
localized bond شيمى : پيوند مستقر
Read More »ترجمه کلمه localized capacity
localized capacity الکترونيک : ظرفيت متمرکز
Read More »ترجمه کلمه localization of function
localization of function روانشناسى : موضع يابى کارکرد
Read More »ترجمه کلمه localize
localize متمرکز کردن ،در يک نقطه جمع کردن ،محلى کردن ،موضعى ساختن
Read More »ترجمه کلمه localized amnesia
localized amnesia روانشناسى : يادزدودگى اختصاصى
Read More »ترجمه کلمه locality
locality “زاويه ،محليت ،جا،محل خاص ،محل ،موضع ،مکان قانون ـ فقه : محل وقوع روانشناسى : محل علوم نظامى : محل مخصوص مکان جغرافيايى”
Read More »ترجمه کلمه localization
localization “تمرکز درنقطه بخصوصى ،محلى کردن ،موضعى کردن شيمى : استقرار روانشناسى : موضع يابى”
Read More »