log in “برقرارى ارتباط،دخول به سيستم کامپيوتر : وارد شدن به سيستم”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه log in name
log in name کامپيوتر : نامى که توسط ان سيستم کامپيوتر استفاده کننده را مى شناسد
Read More »ترجمه کلمه log drum
log drum طبله واقعه نگاره
Read More »ترجمه کلمه log engineering
log engineering علوم نظامى : دفتر ثبت وقايع موتور ناو
Read More »ترجمه کلمه kiffa borealis
kiffa borealis “کفه شمالى ،زبان شمالى نجوم : بتا – ميزان”
Read More »ترجمه کلمه log 2
log 2 علوم دريايى : سرعت نما
Read More »ترجمه کلمه log (air)
log (air) علوم نظامى : قرارداد حمل و نقل هوايى بار و پرسنل به طور دراز مدت
Read More »ترجمه کلمه log 1
log 1 علوم دريايى : دفتر
Read More »ترجمه کلمه lofty
lofty ارجمند،رفيع ،عالى ،بزرگ ،بلند پايه ،مغرورانه
Read More »ترجمه کلمه log
log “چوب گرد،گرد بينه ،کيلومتر شمار ناو،فهرست ليست ،پيمودن ،شرح روزانه ،جدول لگاريتم ،:)n.vi.vt.(کنده ،قطعه اى ازدرخت که اره نشده ،سرعت سنج کشتى ،کارنامه ،صورت عمليات ،گزارش سفرنامه کشتى ،گزارش سفرهواپيما،گزارش روزانه عمليات هيئت ياعمليات موتورياماشين وغيره ،کندن کنده درخت ،درسفرنامه واردکردن ،ثبت کردن وقايع ، )=logarithm( :)n.(لگاريتم علوم مهندسى : کنده چوب کامپيوتر : ثبت وقايع الکترونيک : جدول ...
Read More »