logomachy مشاجره بر سر لفظ،مجادله لفظى ،بازى واژه پردازى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه logogram
logogram واژه يا علامت يا حرفى که مخفف کلمات يا کلمه اى باشد،چيستان يامعمايى متشکل ازکلماتى که بايد باهم جمع شوند وکلمه ديگرى ازان ساخته شود)logograph(
Read More »ترجمه کلمه logograph
logograph واژه يا علامت يا حرفى که مخفف کلمات يا کلمه اى باشد،چيستان يامعمايى متشکل ازکلماتى که بايد باهم جمع شوند وکلمه ديگرى ازان ساخته شود)logogram(
Read More »ترجمه کلمه kill shot
kill shot ورزش : ضربه محکم
Read More »ترجمه کلمه logistics
logistics “لجستيک ،تدارک کردن ،امايش ،امادها،(نظ ).مبحث تدارکات لشکر کشى ،شعبه اى از فنون نظامى که درباره فن لشکرکشى و وسائط نقليه وتهيه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطى لشکر کشى بحث ميکند بازرگانى : اقدامات مربوط به تهيه و توزيع علوم نظامى : عمل تدارک يکانها”
Read More »ترجمه کلمه logo
logo کامپيوتر : يک زبان برنامه نويسى سطح بالا که فرض مى کند استفاده کننده به انواعى از ترمينالهاى گرافيکى دسترسى دارد لوگو
Read More »ترجمه کلمه logistical command
logistical command “فرماندهى لجستيکى علوم نظامى : يکان لجستيکى”
Read More »ترجمه کلمه logistical data
logistical data علوم نظامى : اطلاعات لجستيکى
Read More »ترجمه کلمه logistician
logistician امايشگر
Read More »ترجمه کلمه logistic support
logistic support “پشتيبانى لجستيکى علوم نظامى : پشتيبانى تدارکاتى”
Read More »