loin کمر،صلب)solb( ،گرده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه loin cloth
loin cloth لنگ
Read More »ترجمه کلمه lohmannizing
lohmannizing علوم هوايى : غوطه ور ساختن فلز در نمکهاى ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو يا چند الياژ پوشاننده محافظ
Read More »ترجمه کلمه logwood
logwood (گ.ش ).بقم ،درخت بقم ،پروانه واران
Read More »ترجمه کلمه logy
logy )loggy(سنگين ،سنگين در فکر وحرکت ،بطى ،کند
Read More »ترجمه کلمه logplate
logplate علوم نظامى : صفحه صورت مصرف
Read More »ترجمه کلمه logroll
logroll غلتاندن الوار وانداختن انها به اب ،همکارى کردن
Read More »ترجمه کلمه logrolling
logrolling عمل غلتان الوار وکنده درخت وانداختن ان برودخانه ،کنده غلتانى ،همکارى متقابل
Read More »ترجمه کلمه logotype
logotype علامت متمايز کننده ،(زيست شناسى )وجه تسميه نوع جانور ياگياه
Read More »ترجمه کلمه logout
logout خروج از سيستم ،قطع ارتباط
Read More »