فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
loop counter کامپيوتر : شمارنده حلقه
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه kilocalorie
kilocalorie کيلوکالرى برابر با ¹¹ ۱کالرى کوچک
Read More »ترجمه کلمه loop control structure
loop control structure کامپيوتر : ساختار کنترل حلقه
Read More »ترجمه کلمه loop control variable
loop control variable متغيير کنترل کننده حلقه
Read More »ترجمه کلمه loop checking
loop checking مقابله حلقه
Read More »ترجمه کلمه loop code
loop code کامپيوتر : کد حلقوى
Read More »ترجمه کلمه loop control
loop control کنترل حلقه زنى
Read More »ترجمه کلمه loop
loop “حلقه زدن ،حلقه شدن ،ضربه بلند قوس دار،حريف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حريف ديگر( فوتبال امريکايى)،چرخش نيمدايره و برگشت اسکيت ،کمند،مهارى ،دريچه ،حلقه طناب ،چرخ ،خميدگى ،حلقه دار کردن ،گره زدن ،پيچ خوردن ،حلقه زنى علوم مهندسى : حلقه کامپيوتر : حلقه زدن الکترونيک : حلقه عمران : حلقه روانشناسى : حلقه ورزش : درو در انتهاى ...
Read More »ترجمه کلمه loop antenna
loop antenna “الکترونيک : انتن حلقوى علوم هوايى : انتن حلقه اى”
Read More »ترجمه کلمه loop body
loop body تنه حلقه ،بدنه حلقه
Read More »