lord lieutenant قانون ـ فقه : نماينده پادشاه در ايالات
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه lord of misrule
lord of misrule (سابقا )متصدى وسرپرست تفريحات ونمايشات مخصوص عيد تولد مسيح
Read More »ترجمه کلمه kiloliter
kiloliter کيلوليتر
Read More »ترجمه کلمه lord chief justice
lord chief justice قانون ـ فقه : رئيس کل محکمه استيناف انگلستان
Read More »ترجمه کلمه lord high stew of england
lord high stew of england رئيس تشريفات تاجگذارى ،رئيس دادگاه دادرسى
Read More »ترجمه کلمه lord advocate
lord advocate قانون ـ فقه : دادستان کل مامور به اسکاتلند
Read More »ترجمه کلمه lord chancellor
lord chancellor “رئيس کل داوران ،بزرگترين لرد انگليس که بامورقضايى رسيدگى کرده ومهردارسلطنتى ومشاور مخصوص پادشاه ورئيس مجلس اعيان ميباشد قانون ـ فقه : رئيس کل قضات محاکم”
Read More »ترجمه کلمه loran (long range aid to navigation)
loran (long range aid to navigation) علوم دريايى : لورن
Read More »ترجمه کلمه lord
lord “صاحب ،ارباب ،خداوندگار،فرمانروا،شاهزاده ،مالک ،ملاک ،حکمروايى کردن ،مانند لرد رفتار کردن ،عنوان لردى دادن به بازرگانى : ارباب”
Read More »ترجمه کلمه lord a
lord a (دراسکاتلند )مدعى العموم
Read More »