فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
uppish مغرور،باد در خيشوم انداز،فوقانى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه uncouth
uncouth زشت ،ناهنجار،ناسترده ،ژوليده ،نامربوط
Read More »ترجمه کلمه unadvied
unadvied تند،بى ملاحظه ،بى احتياط،ناسنجيده
Read More »ترجمه کلمه uncoveranted
uncoveranted مشمول بيان نشده ،غير قراردادى
Read More »ترجمه کلمه upperlimit
upperlimit علوم نظامى : حد بالايى
Read More »ترجمه کلمه uncover
uncover “معلوم کردن ،ظاهر کردن ،برداشتن روپوش يا چادر وسايل ،فرمان از حفاظ يا سنگر خارج شويد،برهنه کردن ،اشکار کردن ،کشف کردن علوم نظامى : فرمان از هم باز شويد در ستون يا در ورزش”
Read More »ترجمه کلمه uppermost
uppermost بالاترين ،از بالا،رو،از اغاز،از ابتدا
Read More »ترجمه کلمه uncovered
uncovered “بازيگر مهانشده ،بى دفاع( شمشيربازى)،غير پوشيده ،اشکار،واضح قانون ـ فقه : بى محل ورزش : بى دفاع علوم نظامى : قابل رويت غير سرى”
Read More »ترجمه کلمه uppercut
uppercut “اپرکات ،(دربازى بوکس )مشتى که از زير به چانه حريف زده شود(از پايين ببالا)،از زير مشت زدن ورزش : ضربه کوتاه قوسى از پايين به بالا”
Read More »ترجمه کلمه upperclassman
upperclassman کسيکه در کلاسهاى عالى دانشگاه يا دبيرستان درس ميخواند،عضو صنوف ممتازه اجتماع
Read More »