lubricant “لغزان کننده ،روان کننده ،ليزانه ،رونواز،مواد روغنى ،روغن يا گريس ،روان سازنده ،لينت دهنده ،روغن ،چرب کننده علوم مهندسى : نرم کننده روغن معمارى : روغن شيمى : ليزابه علوم نظامى : ماده روغنى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه kindly
kindly مهربان ،خوش خلق ،دلپذير،ملايم ،لطفا از روى مرحمت
Read More »ترجمه کلمه lube
lube علوم هوايى : روغن روان سازى
Read More »ترجمه کلمه lubberliness
lubberliness کودنى ،بى دست و پايى ،ناازمودگى
Read More »ترجمه کلمه lubberly
lubberly بيدست وپا،از روى کودنى يا بيدست و پايى
Read More »ترجمه کلمه lubber’s hole
lubber’s hole (د.ن ).سوراخى در نوک کشتى نزديک دگل که طناب دگل بوسيله ان بالا وپايين ميرود
Read More »ترجمه کلمه lubber’s line
lubber’s line “ورزش : علامت روى قطبنماى قايق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قايق علوم دريايى : نشانگر سينه”
Read More »ترجمه کلمه lubber
lubber ادم کودن ،ادم بى دست وپا،ملوان تازه کار،خام دستى کردن
Read More »ترجمه کلمه lubber line
lubber line “(د.ن ).خط عمودى بر روى صفحه قطب نما علوم هوايى : خطى که روى صفحه قطب نما امتداد محور طولى هواپيما را نشان ميدهد”
Read More »ترجمه کلمه lu
lu “lutetium شيمى : لوتيسم”
Read More »