king “ملک ،پادشاه ،شاه ،شهريار،سلطان قانون ـ فقه : پادشاه ،سلطان”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه kinetoscope
kinetoscope روانشناسى : جنبش نما
Read More »ترجمه کلمه kinfolk
kinfolk اقوام ،خويشاوندان
Read More »ترجمه کلمه kinetics
kinetics “سينتيک ،جنبش شناسى علوم مهندسى : علم جنبش و نيرو شيمى : سينتيک ورزش : سينتيک”
Read More »ترجمه کلمه kinetograph
kinetograph اسباب عکس بردارى از چيزهاى جنبنده
Read More »ترجمه کلمه kinetic theory
kinetic theory “فرضيه حرکت ذرات کوچک اجسام شيمى : نظريه جنبشى”
Read More »ترجمه کلمه kinetic theory of heat
kinetic theory of heat عقيده نظرى نسبت باينکه گرما ازجنبش ذرات پيداميشود
Read More »ترجمه کلمه kinetic sculpture
kinetic sculpture معمارى : پيکره سازى متحرک
Read More »ترجمه کلمه kinetic stability
kinetic stability “شيمى : پايدارى سينتيکى ورزش : پايدارى جنبشى”
Read More »ترجمه کلمه kinetic pressure
kinetic pressure علوم هوايى : فشار سينتيک
Read More »