kingling پادشاه کوچک
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه kinghood
kinghood پادشاهى ،شاهى ،شهريارى ،سلطنت
Read More »ترجمه کلمه kingless
kingless بى پادشاه ،بى شاه
Read More »ترجمه کلمه kamikaze
kamikaze “کاميکازه ،خلبان ازجان گذشته ژاپنى ورزش : ناپديد شدن عمدى موج سوار زير موج علوم نظامى : هواپيماهاى خودکشى ژاپنى”
Read More »ترجمه کلمه kingfisher
kingfisher (ج.ش ).ماهى خوراک ،مرغ ماهيخوار،چلق
Read More »ترجمه کلمه kingdom
kingdom “سلطنت ،حوزه اقتدار،مملکت يا کشور پادشاهى ،مواليد( در جمع)،کشور،قلمروپادشاهى قانون ـ فقه : مواليد زيست شناسى : سلسله”
Read More »ترجمه کلمه kingduck
kingduck مرغابى شمالى ،قوى شمالى
Read More »ترجمه کلمه kingfish
kingfish (ج.ش ).ماهيان دريايى از خانوادهSciaenidae
Read More »ترجمه کلمه kingcraft
kingcraft سياست ،پادشاهى
Read More »ترجمه کلمه kingcup
kingcup (گ.ش ).الاله تکمه دار،الاله خزنده
Read More »