ترجمه کلمه kinnikinnick

kinnikinnick ()kinnikinic(گ.ش).برگ وپوست گياهانى که سرخ پوستان امريکايى باتنباکوبکار ميبرند

ترجمه کلمه kino

kino شيره يکجورگياه که ماننداست بکات هندى ودرداروسازى و….بکارميرود

kinnikinnic برگ وپوست برخى گياهان که هندى هاى امريکايى بجاى تنباکوبکارميبرند

kamsin باد خمسين ،ريح الخمسين ،بادگرمى که هرسال ¹ ۵روز….مى وزد

kinnaper )kidnapper(ادم دزد،دزدانسان ،بچه دزد

kinnikinic ()kinnikinnick(گ.ش).برگ وپوست گياهانى که سرخ پوستان امريکايى باتنباکوبکار ميبرند

kinkly تاب دار،پيچدار،گره دار

kinky پيچ خورده ،گره خورده ،موى وزکرده ،فرفرى

kinless بيکس

kink “تاب دادن ،گره زدن ،گره ،گير،تاب ،ويژه گى ،فرريز،غش ،حمله ناگهانى ،پيچيدن ،پيچ خوردگى علوم مهندسى : تاب عمران : پيچ”