ترجمه کلمه maligner

maligner بدگو

ترجمه کلمه machine shop

machine shop کارگاه محاسبات ماشينى

malignancy ردائت ،زيان اورى ،بدخواهى ،کينه جويى ،خباثت ،نحوست

malignant “بدطينت ،خطرناک ،زيان اور،صدمه رسان ،کينه جو،بدخواه ،متمرد،سرکش ،(طب)بدخيم روانشناسى : بدخيم”

malignantly بدخواهانه ،کينه جويانه ،خبيثانه ،بطور خطرناک يا ردى

maliger خود را بناخوشى زدن ،تمارض کردن ،از زير کار در رفتن

malign (طب )بدخيم ،بدنهاد،بدخواهى کردن ،بدنام کردن

malignancecy بدخيمى ،بدخواهى ،بدجنسى

maliciousness کينه جوئى

malicorium پوست انار