malison فحش ،ناسزا،نفرين
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه malkin
malkin ماده شيطان ،ماده ديو،زن شلخته ،مترسک ،لولوى سرخرمن ،گربه
Read More »ترجمه کلمه malingering
malingering “قانون ـ فقه : تعارض به منظور فرار از خدمت روانشناسى : تمارض”
Read More »ترجمه کلمه malinvestment
malinvestment بازرگانى : سرمايه گذارى نامناسب
Read More »ترجمه کلمه malism
malism عقيده باينکه اين جهان روى همرفته بد جهانى است
Read More »ترجمه کلمه malinger
malinger خود را بناخوشى زدن ،تمارض کردن
Read More »ترجمه کلمه malingerer
malingerer سربازياملوانى که خود را بناخوشى ميزند و از زير کار شانه خالى ميکند
Read More »ترجمه کلمه malignity
malignity بدطينتى ،بدخيمى
Read More »ترجمه کلمه malignly
malignly بطور زيان اور،بد خواهانه
Read More »ترجمه کلمه malines
malines تور ظريف ابريشمى و اهاردار که براى لباس وکلاه زنانه بکار ميبرند
Read More »