mark-down بازرگانى : قيمت کالا را به منظور فروش پايين اوردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه mark mark
mark mark علوم نظامى : اعلام رها کردن بمب به هواپيماى بمب افکن از سوى دستگاه کنترل زمينى
Read More »ترجمه کلمه mark of d.
mark of d. نشان امتيازيا افتخار
Read More »ترجمه کلمه mark
mark “نشان کردن ،مارک( واحد پول کشور المان)،نشانه کردن حريف ،¹ ۱امتياز کامل بولينگ مهار ک_ردن ح_ريف ،بل گي_رى خوب ،هدف نقطه اغاز،علامت گذارى کردن ،نشانه هدف ،نمره گذارى کردن ،ارزه ،نمره ،نشانه ،نشان ،داغ ،هدف ،پايه ،نقطه ،درجه ،مرز،حد،علامت گذاشتن ،توجه کردن علوم مهندسى : مارک کامپيوتر : علامت معمارى : پايه قانون ـ فقه : ايه روانشناسى : ...
Read More »ترجمه کلمه mark condition
mark condition “وضعيت نشان کامپيوتر : شرط علامت”
Read More »ترجمه کلمه marjoram
marjoram (گ.ش ).مرزنگوش ،مرزنجوش
Read More »ترجمه کلمه macrograph
macrograph خط و تصوير درشت
Read More »ترجمه کلمه maritime operations
maritime operations علوم نظامى : عمليات دريايى يا ناوگانى
Read More »ترجمه کلمه maritime trade
maritime trade بازرگانى : تجارت دريايى
Read More »ترجمه کلمه maritime commerce
maritime commerce بازرگانى : بازرگانى دريايى
Read More »