سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه marshall

marshall “نعلبند،مهتر اسب ،سرلشگرهوايى ،مارشال رئيس زندان ،رئيس دژبان ،کوتال ،جمع شدن فرماندار،قلعه بيگى علوم نظامى : جمع اورى کردن”

Read More »

ترجمه کلمه marshal

marshal “در صف اوردن ،مارشال ،ارتشبد،کلانتر،سردسته ،به ترتيب نشان دادن ،راهنمايى کردن با(تشريفات)،مرتب کردن قانون ـ فقه : مارشال بازرگانى : جهت حمل اماده کردن ورزش : داوران کنار مسير”

Read More »

ترجمه کلمه marsh

marsh “مانداب ،باطلاق ،مرداب ،سياه اب ،لجن زار،باتلاق معمارى : باطلاق زيست شناسى : باتلاق علوم نظامى : لجن زار”

Read More »