فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
maximum circuit breaker علوم مهندسى : کليد جريان زياد
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه maximum and minimum thermometer
maximum and minimum thermometer علوم مهندسى : گرماسنج حداقل و حداکثر
Read More »ترجمه کلمه maximum asymmetric three phase
maximum asymmetric three phase “short-circuit current علوم مهندسى : جريان اتصال کوتاه ضربه اى سه فازه”
Read More »ترجمه کلمه maximum
maximum “ماکزيمم ،بيشترين ،بيشين ،بزرگترين وبالاترين رقم ،منتهى درجه ،بزرگترين ،بالاترين ،ماکسيمم ،بيشينه ،حداکثر علوم مهندسى : بالاترين مقدار ماکسيمم معمارى : حداکثر شيمى : بيشينه روانشناسى : بيشينه بازرگانى : حداکثر ورزش : بيشينه علوم هوايى : بيشينه”
Read More »ترجمه کلمه maximum allowable concentration
maximum allowable concentration زيست شناسى : حداکثر غلظت مجاز
Read More »ترجمه کلمه maximum amplitude
maximum amplitude علوم مهندسى : دامنه حداکثر
Read More »ترجمه کلمه maximization
maximization “بيشينه سازى علوم مهندسى : بحداکثر رساندن روانشناسى : بيشينه کردن بازرگانى : به حداکثر رسانيدن”
Read More »ترجمه کلمه maximize
maximize بيشينه ساختن ،به اخرين درجه ممکن افزايش دادن ،بحد اعلى رساندن ،بزرگ کردن
Read More »ترجمه کلمه maximin
maximin ماکزيمم مجموعه اى از مينيمم ها،(در تئورى بازيها)
Read More »ترجمه کلمه maeander
maeander خم دور،گردش ،راه پر پيچ وخم ،پيچ وخم داشتن ،مسير پيچيده اى را طى کردن ،چماب
Read More »