سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه mesh

mesh “منفذ،روزنه ،حلقه ،شبکه سرند،غربال ،الک ،تورى ،سرند،درگير کردن( چرخ دنده ها)،:)n.vi.&vt.(سوراخ تور،پشه بند،سوراخ ،چشمه ،تور مانند يا مشبک کردن ، :)vt.&vi.(بدام انداختن ،گير انداختن ،شبکه ساختن ،تورساختن ،جور شدن ،درهم گيرافتادن( مثل دنده هاى ماشين)،تنيده ،بافته علوم مهندسى : شبکه عمران : درگير کردن معمارى : کم شيمى : چشمه”

Read More »

ترجمه کلمه mesfet

mesfet “Transistor Metal Semiconductor Field Effect کامپيوتر : دستگاه فعال اصلى که مدارهاى مجتمع ارسنيک گاليم به منظور تقويت جريان و معکوس نمودن ان بکار مى رود”

Read More »