micronucleus (ج.ش ).يکى از دوهسته کوچکتر مرکزى مژه داران که رويش جانور را تحت کنترل دارد،خرد هسته
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه magnetic degree
magnetic degree الکترونيک : زاويه مغناطيسى
Read More »ترجمه کلمه micronesian
micronesian اهل جزاير ميکرونزى
Read More »ترجمه کلمه micronize
micronize بصورت ذرات ريز وپودر مانند در اوردن
Read More »ترجمه کلمه microminiaturization
microminiaturization “ريز سازى کامپيوتر : ريز مينياتورسازى”
Read More »ترجمه کلمه micromotion
micromotion حرکت اجسام خرد
Read More »ترجمه کلمه micron
micron “يک ميليونيم متر( ميکرون)،ميليونيم متر،ميکرون کامپيوتر : ميکرون شيمى : ميکرون روانشناسى : يک ميليونيم متر علوم هوايى : ¹ ۱بتوان -۶ متر”
Read More »ترجمه کلمه micromicron
micromicron يک ميليونيم ميکرون
Read More »ترجمه کلمه microminiature chip
microminiature chip کامپيوتر : تراشه ريزمقياس
Read More »ترجمه کلمه micrometry
micrometry اندازه گيرى با ذره سنج ،ريز سنجى
Read More »