minuteman “(در انقلاب امريکا )داوطلبانى که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند علوم نظامى : نوعى موشک سه مرحله اى قاره پيمايى که کلاهک اتمى حمل مى کند”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه minute of angle
minute of angle ورزش : فاصله يک اينچى روى صفحه هدف
Read More »ترجمه کلمه minutely
minutely “دقيقا”””
Read More »ترجمه کلمه minute gun
minute gun “توپ سلام علوم نظامى : توپى که به فواصل معين به احترام مرگ کسى شليک مى کند”
Read More »ترجمه کلمه minute hand
minute hand عقربه دقيقه شمار ساعت
Read More »ترجمه کلمه minute-book
minute-book دفتر خلاصه مذاکرات
Read More »ترجمه کلمه minute glass
minute glass ساعت ريگى دقيقه اى
Read More »ترجمه کلمه minuscule
minuscule خرد،حرف کوچک
Read More »ترجمه کلمه minute
minute “يادداشت وقايع ،نسخه دوم ، :)adj.vi.n.(دقيقه ،دم ،ان ،لحظه ،مسوده ،يادداشت ،(بصورت جمع )گزارش وقايع ،خلاصه مذاکرات ،خلاصه ساختن ،صورت جلسه نوشتن ،پيش نويس کردن ، :)adj.(بسيار خرد،ريز،جزئى ،کوچک نجوم : دقيقه بازرگانى : صورت جلسه علوم هوايى : دقيقه علوم نظامى : دقيقه”
Read More »ترجمه کلمه minus cule
minus cule خرد،مصغر،ريز،جزئى ،حرف کوچک
Read More »