فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
monohydric شيمى : مونوهيدريک
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه monohydric alcohol
monohydric alcohol شيمى : مونوهيدريک الکل
Read More »ترجمه کلمه monohull
monohull ورزش : قايق با يک بدنه
Read More »ترجمه کلمه monohydrate
monohydrate “مونوهيدريد شيمى : جامد تک ابه”
Read More »ترجمه کلمه monogyny
monogyny “يک زنى ،يک جفت گيرى ،يک زن گيرى ،داشتن يک زن قانون ـ فقه : يک زن گزينى”
Read More »ترجمه کلمه monohalid
monohalid شيمى : مونوهاليد
Read More »ترجمه کلمه monogynous
monogynous تک گزين
Read More »ترجمه کلمه monograph
monograph “تک نگارى ،ويژه نگاشت ،رساله درباره يک موضوع ،امضاء با يک حرف ،تک پژوهش شيمى : تک نگار روانشناسى : رساله”
Read More »ترجمه کلمه monographist
monographist نويسنده شرح مفصل در باره يک موضوع
Read More »ترجمه کلمه monogrammatic
monogrammatic داراى رمز حروفى ،رمزى
Read More »