motion “جنبش ،تکان ،حرکت ،جنب وجوش ،پيشنهاد کردن ،طرح دادن ،اشاره کردن علوم مهندسى : جنبش معمارى : جنبش روانشناسى : حرکت بازرگانى : پيشنهاد علوم هوايى : حرکت”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه magnetization work
magnetization work علوم مهندسى : مغناطيس کنندگى
Read More »ترجمه کلمه motile
motile “جنبنده ،قادر بجنبش ،قادر بحرکت روانشناسى : جنبنده”
Read More »ترجمه کلمه mothy
mothy پر بيد،بيدزده
Read More »ترجمه کلمه motif
motif “نقش و نگار،موتيف ،موضوع ،اصل ،مايه اصلى ،شکل عمده معمارى : مايه شيمى : واحد تکرارى”
Read More »ترجمه کلمه motherwort
motherwort بابئنه گاوى ،برنجاسف ،فراسيون
Read More »ترجمه کلمه mothery
mothery کپک زده
Read More »ترجمه کلمه mothers help
mothers help زن پرستار،زنى که بانوى خانه رادرپرستارى کودکانش يارى ميکند
Read More »ترجمه کلمه motherly
motherly مادرانه ،مادروار
Read More »ترجمه کلمه motherly love
motherly love محبت مادرى ،دوستى مادرانه
Read More »