ترجمه کلمه nested subroutine

nested subroutine “زيرروال تو در تو کامپيوتر : زيرروال لانه اى”

ترجمه کلمه nested block

nested block کامپيوتر : بلوک تو در تو

nested loop “حلقه اشيانه اى ،حلقه تو در تو کامپيوتر : حلقه لانه اى”

nest egg تخمى که درلانه مرغ ميگذارند تا مرغ تخم کند،مايه ،اندوخته

nested تودرتو،اشيانه اى

nest building روانشناسى : لانه سازى

nameless بى نام

ness on his part اين بيشتر بواسطه کمرويى است

nest “اشيانه تيربار،اسايشگاه ،پاتوق ،لانه ساختن ،اشيان کردن ،اشيان گرفتن ،درمحل محفوظى جاى گرفتن ،پيچيدن ،اشيانه اى کردن علوم نظامى : سنگر بتونى”

nescious نادان ،جاهل ،بى خبر،بى اطلاع ،جاهلانه