new coined تازه وضع شده ،تازه بنياد،تازه سکه زده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه napalm
napalm “بمب ناپالم ،ماده مخصوص تغليظ بنزين وتهيه بمب اتش زا و پرتاب شعله ،بمب اتشزا علوم هوايى : بمب اتش زا علوم نظامى : يکنوع گاز سوزاننده و اتش زا”
Read More »ترجمه کلمه new century schoolbook
new century schoolbook کامپيوتر : نوعى طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهاى درسى مدارس طراحى شده است
Read More »ترجمه کلمه new candel
new candel شيمى : شمع
Read More »ترجمه کلمه new-built
new-built تازه ساز
Read More »ترجمه کلمه new buit
new buit تازه ساز،تازه ساخت
Read More »ترجمه کلمه new blown
new blown تازه شگفته ،نوظهور
Read More »ترجمه کلمه new born
new born نوزاد،زاييده شده ،تازه تولد يافته ،جديدالولاده
Read More »ترجمه کلمه new
new “تازه ،اخيرا،نوين ،جديدا کامپيوتر : فرمان پاک کردن حافظه و تايپ يک برنامه جديد”
Read More »ترجمه کلمه new arrived
new arrived تازه رسيده ،تازه وارد شده
Read More »