ترجمه کلمه not long a

not long a چندوقت پيش ،مدتى نگذشته است( که)

ترجمه کلمه not long a go

not long a go چندى پيش ،همين تازگى ها

not in the least بهيچوجه ،ابدا،هيچ

not liable to prosecution قانون ـ فقه : غير قابل تعقيب

not guilty قانون ـ فقه : بيگناه

not i but he نه من بلکه او

natarize دفتر اسناد رسمى را اداره کردن ،محضر دارى کردن ،گواهى رسمى کردن

not for an instant هرگز،هيچگاه

not gate “دريچه نا کامپيوتر : دريچه نقيض”

not circuit مدار نقض ،مدار نفى