nudist برهنگى گراى ،طرفدار برهنگى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه nudets
nudets علوم نظامى : سيستم کشف و گزارش انفجارات اتمى
Read More »ترجمه کلمه nudge
nudge باارنج زدن ،سقلمه ،اشاره کردن
Read More »ترجمه کلمه nude contruct
nude contruct “عقد غير معوض قانون ـ فقه : قرارداد بدون وجه التزام تخلف”
Read More »ترجمه کلمه nudeness
nudeness برهنگى ،لختى
Read More »ترجمه کلمه national convention
national convention قانون ـ فقه : مجمع ملى
Read More »ترجمه کلمه nuclide
nuclide “کليه مواد داخل هسته اتم ،انواع اتم هايى که حاوى پروتون و نوترون و مقدارى نيرو ميباشند شيمى : نوکليد علوم هوايى : اشکال اتمى علوم نظامى : اجزاى شيميايى داخل هسته”
Read More »ترجمه کلمه nude
nude لخت ،برهنه ،پوچ ،عريان ،بى اثر
Read More »ترجمه کلمه nucleotide
nucleotide شيمى : نوکلئوتيد
Read More »ترجمه کلمه nucleus
nucleus “مغز،اساس ،لب ،هسته مرکزى علوم مهندسى : هسته کامپيوتر : اساس شيمى : هسته روانشناسى : هسته نجوم : هسته علوم هوايى : هسته علوم نظامى : هسته تشکيل دهنده”
Read More »