nutrition “تغذيه ،تقويت ،قوت گيرى ،قوت ،خوراک ،غذا روانشناسى : تغذيه زيست شناسى : تغذيه بازرگانى : مواد غذائى ورزش : تغذيه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه nutritionist
nutritionist ويژه گر تغذيه
Read More »ترجمه کلمه nutriment
nutriment تغذيه ،کسب نيرو بوسيله غذا،بقوت ،غذا،خوراک
Read More »ترجمه کلمه national income determination
national income determination بازرگانى : تعيين درامد ملى
Read More »ترجمه کلمه nutrient
nutrient ماده مغذى ،ماده مقوى از لحاظ غذايى
Read More »ترجمه کلمه nutmeg
nutmeg درخت جوز
Read More »ترجمه کلمه nutria
nutria پوست سگ ابى امريکايى جنوبى
Read More »ترجمه کلمه nutcracker
nutcracker “فندق شکن ورزش : تمرين ضربه سخت خوردن از يک يا دو بازيگر”
Read More »ترجمه کلمه nutlet
nutlet فندق کوچک ،هسته کوچک
Read More »ترجمه کلمه nutation
nutation “اهتزاز زمين ،اشاره با سر،سر فرود اوردن ،خميدگى ،رقص محورى ،گردش نجوم : رقص محورى علوم هوايى : رقص محورى علوم دريايى : رقص محورى”
Read More »