vacuum precessed concrete عمران : بتن با قالب خلاء
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه vigmette
vigmette ارايشى که عبارت است از برگها و پيچکهاى تاک سر لوحه ،ارايش سرصفحه کتاب
Read More »ترجمه کلمه ventriloquistic
ventriloquistic ( )ventriloquist(درخميه شب بازى وغيره )کسيکه بجاى عروسک ياجانورى تکلم کند
Read More »ترجمه کلمه vigilantism
vigilantism بيدارى ،پيروى از اصول جمعيت هاى مذهبى
Read More »ترجمه کلمه ventriloquy
ventriloquy تکلم بطنى
Read More »ترجمه کلمه vigilante
vigilante “به گوش ،مراقب ،هشيار در شب گوش به زنگ ،پارتيزان يا متعصب سياسى يا مذهبى علوم نظامى : نوعى هواپيماى سوپرسونيک جت دو موتوره تاکتيکى دريايى معروف به ا۵ – ”
Read More »ترجمه کلمه ventrodorsal
ventrodorsal وابسته به شکم وپشت ،بطنى ظهرى
Read More »ترجمه کلمه vigilant
vigilant مراقب ،هوشيار،گوش بزنگ ،بيدار،حساس
Read More »ترجمه کلمه ventrolateral
ventrolateral (تش ).بطنى و جانبى ،در قسمت جانبى شکم
Read More »ترجمه کلمه vigilance
vigilance “بيدارى و هشيارى ،ترصد،مراقبت ،مواظبت ،شب زنده دارى ،کشيک ،امادگى ،چالاکى ،احتياط،گوش بزنگى روانشناسى : گوش به زنگ بودن علوم نظامى : به گوش بودن”
Read More »