ترجمه کلمه nail knot

nail knot ورزش : گره بين نخ فرعى و اصلى ماهيگيرى

ترجمه کلمه neat heard

neat heard گاو چران ،گاوبان

neat cattle گله گاو

neat handed زير دست ،ماهر

neat “پاکيزه ،تميز،شسته و رفته ،مرتب ،گاو علوم مهندسى : مرتب معمارى : دوغاب سيمان”

nearsighted نزديک بين

nearsightedness روانشناسى : نزديک بينى

nearness نزديکى ،شباهت

nearside lane معمارى : خط يکم يا راه برونى

nearly تقريبا،فريبا