فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
neck and crop باسر،سراسيمه
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه necessity
necessity “اضطرار،بايستگى ،ضرورت ،نيازمندى ،لزوم ،احتياج قانون ـ فقه : مقتضى ،در CL به حالاتى اطلاق مى شود که عامل عمل به علت عدم ازادى اراده مسئول اعمال خود نيست روانشناسى : الزام”
Read More »ترجمه کلمه necessitously
necessitously از روى نيازمندى
Read More »ترجمه کلمه necessitousness
necessitousness نيازمندى ،احتياج ،تنگدستى ،تهيدستى ،بيچارگى
Read More »ترجمه کلمه necessities
necessities “ضروريات بازرگانى : کالاهاى ضرورى”
Read More »ترجمه کلمه necessitous
necessitous بايسته ،لازم ،واجب
Read More »ترجمه کلمه nailed up
nailed up سر هم بندى( شده)
Read More »ترجمه کلمه necessitate
necessitate ناگزير ساختن ،بايسته کردن ،بايستن ،واجب کردن ،مجبورکردن ،ايجاب کردن ،مستلزم بودن
Read More »ترجمه کلمه necessary house(or place)
necessary house(or place) خصوصى ،محرمانه ،نهانى ،محرم ،خلوت
Read More »ترجمه کلمه necessary line
necessary line “خط يارى که تيم مهاجم بايد به فاصله چهار تماس به ان برسد( فوتبال امريکايى) ورزش : خط يارى که تيم مهاجم بايد به فاصله چهار تماس به ان برسد”
Read More »