object of protest “واخواسته قانون ـ فقه : معترض عليه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه old line
old line داراى قدرت در اثر ارشديت ،ارشد،محافظه کار
Read More »ترجمه کلمه old maid
old maid دختر خانه مانده ،اخمو و غرولندو،دمامه
Read More »ترجمه کلمه old hand
old hand ادم با سابقه و مجرب
Read More »ترجمه کلمه old indian defence
old indian defence ورزش : دفاع هندى قديم شطرنج
Read More »ترجمه کلمه old fashioned
old fashioned از مد افتاده ،کهنه پرست ،محافظه کار
Read More »ترجمه کلمه old guard
old guard محافظه کار سياسى ،صنوف صاحب اعتبار قديم
Read More »ترجمه کلمه old english
old english زبان انگليسى قديم
Read More »ترجمه کلمه old-age pension
old-age pension “مستمرى سالمندى بازرگانى : حقوق بازنشستگى”
Read More »ترجمه کلمه old country
old country وطن اصلى مهاجرين امريکايى( يعنى اروپا)
Read More »