فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
olfactive وابسته به بويايى ،شامه اى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه olfactometer
olfactometer روانشناسى : بويايى سنج
Read More »ترجمه کلمه olfactie
olfactie “بويه( واحد شدت بو) روانشناسى : بويه”
Read More »ترجمه کلمه olfaction
olfaction “حس بويايى ،حس شامه ،بويايى ،استشمام روانشناسى : بويايى”
Read More »ترجمه کلمه olericulture
olericulture سبزيکارى ،سبزى فروشى ،فراوردن و نگاهدارى سبزيجات
Read More »ترجمه کلمه oleum
oleum “اولئوم شيمى : سولفوريک اسيد دودکننده”
Read More »ترجمه کلمه oleoresin
oleoresin محلول رزين در روغن ،رزين در روغن اب شده
Read More »ترجمه کلمه object of transaction
object of transaction قانون ـ فقه : مورد معامله
Read More »ترجمه کلمه oleomargarine
oleomargarine کره تقليدى که از گوشت گاو درست مى کنند
Read More »ترجمه کلمه oleometer
oleometer روغن سنج
Read More »