olio شلوغ ،درهم و برهم ،مخلوط،چيزدرهم ريخته
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه oligotrophic
oligotrophic “کم توان زيست شناسى : کم خوراک”
Read More »ترجمه کلمه oligrachy
oligrachy “حکومتى که قدرت ان در دست افراد معدود باشد قانون ـ فقه : هيات حاکمه حکومتى با عده معدود”
Read More »ترجمه کلمه oligosaccaride
oligosaccaride شيمى : اوليگوساکاريد
Read More »ترجمه کلمه object oriented graphics
object oriented graphics کامپيوتر : نگاره سازى موضوعى
Read More »ترجمه کلمه oligopsony
oligopsony “قانون ـ فقه : خريد نيمه انحصارى بازرگانى : انحصار چند جانبه خريد”
Read More »ترجمه کلمه oligophrenia
oligophrenia روانشناسى : عقب ماندگى ذهنى
Read More »ترجمه کلمه oligopoly
oligopoly “انحصار فروش ،انحصار چند جانبه فروش ،(دربازرگانى )توليد کالا توسط افراد يا شرکتهاى معدودى بازرگانى : انحصار چند جانبه ،انحصار چند قطبى فروش”
Read More »ترجمه کلمه oligomerization
oligomerization “چند پارش شيمى : اوليگومر شدن”
Read More »ترجمه کلمه oligophagous
oligophagous (درمورد بغضى حشرات )تغذيه کننده از گياهان معدود و خاصى
Read More »