on line fault tolerant system کامپيوتر : سيستم تحمل خرابى درون خطى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه on licence
on licence پروانه فروش ابجو يا نوشابه هاى ديگر که در همان جايگاه فروش گسازده شود
Read More »ترجمه کلمه on line
on line “درون خطى ،متصل ،در خط،داخل رده کامپيوتر : مستقيم علوم نظامى : مورد استعمال”
Read More »ترجمه کلمه on hook
on hook وصل شده ،قلاب شده
Read More »ترجمه کلمه on lease
on lease قانون ـ فقه : در اجاره
Read More »ترجمه کلمه on his part
on his part “از طرف او قانون ـ فقه : از طرف او”
Read More »ترجمه کلمه objective data
objective data “داده هاى عينى بازرگانى : داده هاى واقعى”
Read More »ترجمه کلمه on high
on high در اسمان ،در بالا،به اسمان
Read More »ترجمه کلمه on hire
on hire قانون ـ فقه : کرايه اى
Read More »ترجمه کلمه on guard
on guard “اماده توپگيرى ،گارد گرفتن( شمشيربازى)،بحالت گارد،بحالت محافظ باش ،هشيار،در سرنگهبانى ،مراقب بودن ،نگهبان بودن ورزش : اماده براى توگيرى ،گارد گرفتن علوم نظامى : اماده براى دفاع باشيد”
Read More »