opening bank بازرگانى : بانک باز کننده اعتبار
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه opener
opener “نخستين مسابقه از يک دور مسابقه ،مسابقه نخست از دو مسابقه متوالى ،باز کننده ،گشاينده ،افتتاح کننده ،مفتاح ،باز کن ورزش : هر کدام از دو توپزن اول بازى کريکت”
Read More »ترجمه کلمه openhanded
openhanded گشاده دست ،سخاوتمند،بخشنده ،علنى
Read More »ترجمه کلمه openable
openable بازشدنى
Read More »ترجمه کلمه oblique perspective
oblique perspective “عمران : پرسپکتيوى که تمام خطوط اصلى ان مايل باشد معمارى : پرسپکتيو مايل”
Read More »ترجمه کلمه open wire line
open wire line خط سيمى لخت ،خط سيمى هوايى
Read More »ترجمه کلمه open wiring
open wiring الکترونيک : سيمکشى باز
Read More »ترجمه کلمه open water
open water ورزش : فاصله مشخص بين برنده و نزديکترين رقيب
Read More »ترجمه کلمه open wire
open wire سيم لخت ،سيم هوايى
Read More »ترجمه کلمه open vertict
open vertict راى حاکى ازوقوع جرم بدون تصريح مجرم
Read More »