origin “منبع ،اساس ،نژاد،مايه ،مبداء،منشاء،نقطه شروع ،خاستگاه ،اصل ،بنياد،منشا،مبدا،سرچشمه ،علت کامپيوتر : سرچشمه معمارى : منشاء قانون ـ فقه : منشاء،موجب روانشناسى : منشاء زيست شناسى : خاستگاه بازرگانى : منشاء،اغاز علوم هوايى : مبدا علوم نظامى : سرچشمه دهانه لوله”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه origin writ
origin writ “دادخواست بدوى قانون ـ فقه : ورقه اى بود که در گذشته خواهان دعوى ان را يه عنوان اولين قدم در احقاق حق خود مى خريدند”
Read More »ترجمه کلمه origanum
origanum ( )oregano(گ.ش ).پونه کوهى)O.Vulgare(
Read More »ترجمه کلمه origany
origany مرزه
Read More »ترجمه کلمه oriflamme
oriflamme شعله زرين ،قوت قلب ،چيز برجسته ،پرچم ،درفش
Read More »ترجمه کلمه origan
origan اويشن شيرازى ،گلپر
Read More »ترجمه کلمه orifice of the stomack
orifice of the stomack دهانه( يا فم ) معده
Read More »ترجمه کلمه orificemeter
orificemeter شيمى : جريان سنج روزنه اى
Read More »ترجمه کلمه orifice meter
orifice meter “روزنه اى که مقدار جريان اب بوسيله ان اندازه گرفته ميشود( دبى سنج) عمران : روزنه اى که مقدار جريان اب بوسيله ان اندازه گرفته ميشود علوم هوايى : روش اندازه گيرى جريان سيال با گرفتن اندازه دقيق فشار قبل و بعد از يک صفحه عرضى با يک سوراخ”
Read More »ترجمه کلمه orifice of the penis
orifice of the penis قانون ـ فقه : احليل
Read More »