offset point علوم نظامى : در رهگيرى هوايى نقطه نشانى است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعيين و هواپيماى رهگير به سمت هدف هدايت مى شود
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه offset plottin
offset plottin علوم نظامى : روش استفاده از تصحيحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
Read More »ترجمه کلمه orsat apparatus
orsat apparatus شيمى : دستگاه رسا
Read More »ترجمه کلمه orris
orris (گ.ش ).زنبق زرد)Iris florentian(
Read More »ترجمه کلمه offshoot
offshoot شاخه نورسته ،جوانه ،ترکه ،فرع ،انشعاب ،شعبه ،مشتق
Read More »ترجمه کلمه orris root
orris root بيخ بنفشه ،ريشه بنفشه
Read More »ترجمه کلمه offsets
offsets عمران : برامدگى يا فرورفتگى هائى که براى دربرگرفتن قسمتهاى ديگر ساختمان پيش بينى مى شود
Read More »ترجمه کلمه object constancy
object constancy روانشناسى : ثبات شيئى
Read More »ترجمه کلمه orrery
orrery جهان نما،افلاک نما
Read More »ترجمه کلمه offshore
offshore “در داخل دريا،از جانب ساحل ،دور از ساحل ،قسمت ساحلى دريا زيست شناسى : دورکران علوم نظامى : منطقه خارج از حدود ساحلى کشورها”
Read More »